روباه به کتابخانه میرود کتابخوانی را هیجانانگیز و کتابخانه را جایی میداند که دوست و دشمن در کنار هم برای فهم جهان و پیدا کردن ایدههای جدید به آنجا مراجعه میکنند. در کنار این همه کتاب، حتی یک روباه نیز میتواند با یک مرغ رفیق شود!
روباه در تعقیب موش از میان پنجره ی انباری و راهروی باریکی بود که ناگهان هردو خودشان را وسط اتاقی پراز قفسههای کتاب یافتند.
موش توضیح داد: «اینجا کتابخانه است.»
روباه پرسید: «چی، شکارخانه؟»
ولی روباه کمکم داشت از کتابها خوشش میآمد- حتی اگر مجبور میشد خواندن یاد بگیرد. دیگر بهتر از این هم نمیشد که یک مرغ به او خواندن یاد بدهد!
انتشارات شهرتاش |


نقد و بررسی وجود ندارد.