روزی روزگاری، در روزگاران قدیم، بالای یک کوه بلند، گلهی گوسفندی زندگی میکرد. در چراگاه بالای آن کوه، گوسفندان روزهای خود را با خوردن علفهای سرسبز کوهی میگذراندند. همه چیز برای شادی آن گوسفندان فراهم بود ولی آنها همیشه با ترس زندگی میکردند. در کنار آن چراگاه، جنگلی قرار داشت و یک گرگ بدجنس در آن زندگی میکرد. او هر وقت گرسنه میشد، از جنگل بیرون میآمد، یکی از گوسفندان را به چنگ میآورد و او را به لانهاش میبرد. بعد، گوسفند بیچاره را از هم میدرید و همه ی آن را با اشتهای زیاد میخورد. گله از این ماجرا بسیار غمگین و ناراحت بود، ولی نمیدانست چه کار باید بکند.
داستانی سرگرم کننده و در عین حال نمونه ی خوبی از حس همکاری و روحیه جمعی!
درونمایههای داستان: همکاری، روحیهی جمعی، لزوم باهم فکر کردن
Once upon a time, a long time ago, there was a herd of sheep living up in the mountains. The sheep spent their days eating the tasty green alpine grass. They could have been very happy, but they lived in utter fear …
In the nearby woods lived a very cruel wolf. Whenever it was hungry, it would come from within the woods, grabbed a sheep and dragged it all the way to its cave. There he would eat it all up heartily. The herd was very sad and upset, but didn’t know what to do.
A very amusing story as well as a strong case for team spirit …
shahrtash (مدیر سایت)
1) کارگاه درک مطلب معلمان در مدرسه ستوده- شهرتاش
1. آیا باید همه نظر یکی را اجرا میکردند؟
2. چطور میتوانیم اتحاد را جمع ایشان به وجود آوریم؟
3. چه کسی میتوانست اتحاد را در میان ایشان ایجاد کند؟
4. آیا بعد از خوردن گوسفند- بقیه گوسفندان از خواب غفلت بیدار میشوند؟
5. چرا نتوانستند یکی از ایدهها را اجرا کنند؟
6. چگونه میتوان ضرورت اتحاد را برای اعضای جامعه مشخص کرد؟
7. چرا افراد جامعه در سرنوشت هم مؤثرند؟
8. آیا دغدغهی اصلی گوسفندان گرگ بود؟
9. برای منفعت جمعی چه کسی باید هزینه دهد؟
10. آیا در جوامع تعداد گوسفندها زیاد و گرگ (ها) فقط یکی است؟
11. چگونه میتوان همدلی را آموخت؟
12. چه چیزی برای داشتن اتحاد لازم است؟
13. چرا گوسفند به انسانهای احمق میگویند؟
14. گوسفندها قبل از وقوع خطر چه باید میکردند؟
2) معلمان دوره مقدماتی – مدرسه سپهر معرفت شهریور 1393 – شهرتاش
١.اتحاد همان اقتدار است؟ مداح
٢.چه زمانی برای تبدیل فكر به عمل مناسب است؟ اخیانی
٣.یك گروه برای حل مشكل خود حتما باید رهبر داشته باشد؟ طوسی، صادقی
٤.آیا باید خلاقیت و انتقاد در بستر همدلی شكل گیرد؟ فتحی پور
٥.ویژگی یك طرح خوب چیست؟ فروزان
٦.چرا فكر میكنیم نظر ما درست است؟ قنبری، سبط، بهمن
٧.چرا مرگ ترسناك است؟ گلكار
٨.آیا هركسی كه ایده ی كاری را میدهد خودش باید در عملی كردن آن پیشقدم شود؟ آشفته
٩.چرا اتحاد زمانی شكل میگیرد كه احساس خطر میشود؟ صنعتگر
١٠.برای حل مسئله آیا كار گروهی برتر از كار فردی است؟ تندكی، اخیانی
١١.همیشه همفكری بهتر جواب میدهد؟ تورانیان
١٢.آیا ترس در زندگی لازم است؟ شاه محمدی
١٣.چرا نگرانی مشترك نمیتواند به راه حل مشترك بینجامد؟ حبیبی
١٤.چرا برخی حاضرند بمیرند ولی حرف دیگری را نپذیرند؟ فروزان
١٥.چه چیزی باعث تقویت روحیه همكاری میشود؟ نوری
١٦.علت/ها ی تفرقه چیست؟ گلاب بخش
١٧.چه عواملی باعث میشود كه به یك راهكار اعتماد كنیم؟ مقدم
١٨.چرا در مواقع بحرانی به یاد یكدیگر میافتیم؟ صفری
١٩.آیا به صرف داشتن یك دشمن مشترك با افراد دیگر در یك گروه قرار میگیریم؟ رفیق دوست
٢٠.برای رسیدن به توافق رعایت چه اصولی ضروری است؟ اعلمی
٢١.اصالت با فرد است یا جمع؟ فروزان
1) کارگاه مربیان فرهنگسرای کرمان شهریور 1393- شهرتاش
1. چرا اتحاد گوسفندها به هم خورد؟ دخیلی
2. چرا گوسفندان به فکر از بین بردن گرگ بودند؟ به جای حل مشکل، چون بالاخره گرگ هم نیاز به غذا دارد. حسین ملکی
3. چرا گوسفندان با وجود جای خوبی که داشتند از وضع موجود ناراضی بودند؟ ضیا سیستانی
4. چرا پیشنهادهای یکدیگر را نقد نمیکردند تا به پیشنهاد بهتری در گروه برسند؟ موحدی
5. کدام راه حل هوشمندانه بود؟هاشمی
6. کدام راه حل جان گوسفندان بیشتری را به خطر میاندازد؟ زند رضوی
7. چرا گوسفندان نتوانستند یک نقشه عملی برای رهایی از شر گرگ پیدا کنند؟ روح الامینی
8. چرا هیچ کس حاضر نشد هیچ کدام از پیشنهادها را اجرا کند؟ انجم شعاع
9. چرا گوسفندان برای پیدا کردن راه حل مشکل به توافق نرسیدند؟ فرح بخش
10. دلیل شکست گوسفندان چه بود؟ حسینی کیا
11. چرا گوسفندا نتوانستند به یک راه حل مناسب برسند؟ شجاعی
12. چه چیزی باعث شد گوسفندان باهم متحد و یکپارچه نشوند؟ شمس پور
13. چرا گوسفندان باهم فکری نداشتند؟ مولایی
14. چرا گوسفندان حاضر نشدند باهم فکری و اعتماد به یکدیگر به نتیجه ی مطلوب برسند؟ ضیامحمدی
15. چرا با این که گوسفندها ایدههای زیادی برای شکست دادن گرگ داشتند دست آخر هیچ کاری نکردند و شکست خوردند؟ محمد رضایی
16. چراگوسفندان به شعار اولیه خود عمل نکردند؟ فتحی
17. چرا گوسفندان نتوانستند از بین این همه روشهای پیشنهادی یکی را بپذیرند؟ خراسانی زاده
18. چرا هیچ گوسفندی حاضر نمیشد سنگر را بالای کوه ببرد؟ حسینی نسب
19. چرا گوسفندان جایشان را عوض نکردند؟ اعزازی
20. آیا گوسفندان بالاخره میتوانند گرگ را بکشند؟ عربزاده
21. چرا گوسفندها یک رهبر نداشتند؟ …
22. چه ربطی بین جوراب قرمز گوسفند و احساس قدرت وجود داشت؟ صادقی
23. چرا گله گوسفندها فرار کردند؟ بیک زاده
24. منظور گوسفند از پیوستن به گوسفندان آسمان چه بود؟…. چرا گوسفندان حاضر نشدند سنگ را به بالای کوه هل دهند؟ …
25. چرا عمل گرگ که برای رفع گرسنگی گوسفند میخورد بد است؟ سعیدیان
26. چرا گوسفندها فقط حرف میزدند ولی تلاش نمیکردند؟ حبیبی
27. آیا واقعا گرگی وجود داشت؟ ایرانمنش
28. چرا گوسفند جوراب قرمز با پیشنهاد گوسفندی که گفت جنگل را آتش بزنیم موافقت نکرد؟
29. چرا گرگ میتونه توی پوستین گوسفند پنهان بشه اما گوسفند نمیتونه توی پوستین گرگ پنهان بشه؟ گوسفندی که جوراب قرمز داشت چرا این همه مدعی بود که در شکست دادن گرگ موفق تر است؟ نقیب زاده
30. چرا گوسفندها میخواستند تپل شوند؟ پورشیرعلی