ورود | ثبت‌نام

اهداف زبانی دوره‌ی آمادگی

بازدید: 62 بازدید

تقریباً در همه‌ی دنیا، كودكان در حدود 6-5 سالگی تحصیلات رسمی را آغاز‌ می‌كنند، زمانی كه آمادگی[1]به‌‌کارگیری مهارت‌های شناختی و اجتماعی لازم را برای انجام دادن فعالیت‌‌های یادگیری به دست آورده‌‌اند. حال این سؤال مطرح می‌شود كه كودكان قبل از ورود به تحصیلات رسمی به چه نوع آمادگی‌‌هایی برای سوادخواندن (زبان‌آموزی) خود نیاز دارند؟

یک خطای آشکار و مکرر در آموزش سوادخواندن و در خصوص آموزش هنرهای زبانی language arts همان محدود کردن مفاهیم آمادگی به خواندن است. آمادگی، جنبه‌ی کارکردی همه‌ی قلمروهای هنرهای زبانی: گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن است. هریک از قلمروهای هنرهای زبانی آن‌قدر به یکدیگر وابسته‌اند که مشکلات یک قلمرو ممکن است به «عدم آمادگی» در قلمروی قبلی یا حتی فقدان هماهنگی میان قلمروی قبلی و قلمروی مورد یادگیری منجر شود. آمادگی جنبه‌ی تشخیص، ارزیابی، و آموزش در همه قلمروهای هنرهای زبانی است.

 آمادگی از حوزه‌ی حرکتی[2] آغاز می‌شود، حوزه ای که در طبقه‌بندی اهداف علوم تربیتی[3] تعریف شده است و رفتارهای ادراک حسی، پردازش، و تولید را طبقه‌بندی می‌کند. ایستایی در این رفتارهای حسی، می‌تواند ناشی از وظایف فیزیکی، شنیداری و دیداری، یا آشکارا از عمل پردازش داده‌ها موسوم به «اختلال خواندن»[4] باشد. پژوهش در «ناتوانایی‌های یادگیری»[5] و‌ برنامه‌هایی که به این نام شناخته می‌شوند، ابزارهای پیچیده‌ای برای تشخیص این آمادگی‌‌ها فراهم کرده است. متاسفانه، این ابزارها و روندهای تشخیصی اغلب محدود به روش درمانی‌اند تا اینکه کاربرد پرورشی داشته باشند.

 در اینجا به طور خلاصه به ارتباط جنبه‌های آمادگی را با هریک از قلمروهای هنرهای زبانی می‌پردازیم. به خواننده توصیه می‌شود که به یاد بسپارد، آمادگی پدیده ای پیوسته است که در هر هنر زبانی و در تعامل با همه قلمروهای یادگیری زبانی اتفاق می‌افتد. خواننده نباید خطای بیشتر متخصصان خواندن را مرتکب شود؛ یعنی، آمادگی را در قلمروی یک هنر زبانی منزوی کند به‌جای این که با آن از درون همه‌ی قلمروها رفتار کند.

1- آمادگی گوش دادن

جنبه‌های فیزیکی آمادگی گوش دادن را می‌توان با استفاده از شنوایی‌سنج سنجید. شنوایی‌سنج، حساسیت شنوایی را اندازه می‌گیرد و فرکانس‌ها و شدت صدای قابل شنیدن برای فرد را شناسایی‌ می‌کند. مدرسه‌ی ابتدایی نوین، دانش‌آموزان پیش‌دبستان، کلاس اول و دانش‌آموزان انتقالی را غربال می‌کنند. ممکن است معلم از طریق آموزش، طرز کار با شنوایی‌سنج را یاد بگیرد. توانایی‌های شاگردان برای بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌ها میان آواها نیز باید سنجیده شود.[6] اگر یادگیرنده نتواند تفاوت‌ها آواها را تمییز دهد، پس تعمیم‌های آوای چه ارزشی دارند؟

 تجربه‌های گوش دادن و محیط‌هایی که در آن این تجربه‌ها اتفاق می‌افتند (خانه، پارک، خیابان، جنگل مدرسه و …)، تعیین کننده اصلی است. اگر کودکان زبان را به عنوان رسانه‌ای مقطعی، اخباری، دستوری تجربه کرده باشند، آنگاه احتمالا آمادگی ندارند زبان را به منظور اقناع، مذاکره و بحث به کار ببرند. اگر کودکان فقط «گویش غیرمعیار یا محاوره» را شنیده باشند، آنگاه احتمالا آماده‌ی تمایز قائل شدن و جداسازی آوا‌های «زبان معیار» نیستند. اگر کودکان زبان را به صورت زبان مادری نشنیده باشند، آنگاه احتمالا در فهم آموزش به زبان غیرمادری مشکلات زیادی خواهند داشت. (برای بحث درباره این مشکلات، خواننده به بخش «برنامه‌ی آموزش دو زبانه‌ها» ارجاع می‌دهیم

 در خصوص گوش کردن مانند سایر قلمروهای هنرهای زبانی، آمادگی اصلی کودکان وابسته به معنادار بودن تجربه‌هایی است که آنها داشته‌اند. اگر کودکان فرصت‌هایی برای رمزگشایی طیف وسیعی از تجربه‌های مرتبط بامعنا نداشته باشند، آنگاه به طور جدی ناتوانند وقتی که این معانی توسط دیگران رمزگذاری‌ می‌شوند.

2- آمادگی صحبت کردن

CREATOR: gd-jpeg v1.0 (using IJG JPEG v62), default quality

 جنبه‌های فیزیکی آمادگی برای صحبت کردن باید توسط متخصص آسیب شناسی سخن گفتن، پزشک و دندانپزشک مورد سنجش قرار گیرد. توانایی شاگرد برای بازتولید آواها[7] و صداهای زبان (انگلیسی یا فارسی) می‌تواند از طریق دستگاه‌های آزمون گفتاری سنجید.[8] وسائل تشخیص عملیات سخن/ گفتار و آمادگی محدودند و عموما باید متخصص آنها را به کار برد. خوشبختانه، زمان انجام این ابزارها کوتاه است (5 تا 15 دقیقه)؛ بنابراین، مدرسه ابتدایی نوین می‌تواند آزمایش مقدماتی را برای جداسازی اولیه همه بچه‌های پنج و شش ساله فراهم کند.

 در خصوص گوش دادن، تجربه‌ها و محیط‌های کودکان از جمله عوامل اولیه در آمادگی آنها برای موفقیت در مدرسه هستند. بچه‌ها چیزی را رمزگذاری می‌کنند (صحبت می‌کنند) که قبلا رمزگشایی کرده‌اند (شنیده اند).

3- آمادگی نوشتن

آمادگی برای نوشتن مستلزم عوامل رشد هماهنگی ماهیچه‌های کوچک و عوامل توسعه‌یافتگی تجربه است. یکی از توجیهات ادعا می‌کند زمان شروع با دستخط، مساعدت در آمادگی هماهنگی ماهیچه‌ها است.[9]

 آمادگی برای نوشتن، به تجربه‌های معنادار در قلمروهای هنرهای زبانی گوش دادن، صحبت کردن، و خواندن نیز بستگی دارد. ورودی غنی از طریق گوش دادن و خواندن، به اضافه خروجی از طریق صحبت کردن، یادگیرنده را برای نوشتن آماده می‌کند.

مقدمات نوشتن شامل:

خمیربازی کردن

قیچی کردن

توپ بازی (تقویت سرانگشتان)

برداشتن/ جابجایی با تمام دست

برداشتن/ جابجایی با سه انگشت

برداشتن/ جابجایی با دو انگشت

تقویت مچ دست

صفحه دوخت

2- مهره‌های رج شونده

3- موزاییک‌های رنگی

4- دنبال کردن شابلون مسیر با انگشتان

5- رسم خط صاف و منحنی روی کاغذ

6- لمس کردن حروف سمباده ای برای درک شکل حروف

7- نوشتن با استفاده از الفبای متحرک

8- نوشتن حروف با گچ روی تخته

9- نوشتن حروف با مداد روی کاغذ

4- آمادگی خواندن

پژوهش‌ها درباره‌ی رشد کودک نشان داده است که آمادگی برای انجام چیزهایی مثل راه رفتن و صحبت کردن در دوره‌های معین آشکار می‌شود. البته محدودیت‌های سنی برای آغاز این فعالیت‌ها در هر کودک فرق می‌کند، اما دریافته‌اند که اجبار کودک برای شروع کردن فعالیتی خاص قبل از این که رشد آمادگی علت تلاش او باشد، نگرش‌های منفی را دامن می‌زند، و توفیق کمی حاصل می‌شود. نمی‌توان از کودک انتظار پیشرفت چندانی در خواندن داشت مگر اینکه برای آن آمادگی داشته باشد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد کودکانی که فقط برنامه‌های خارج از مدرسه (فوق برنامه) داشته‌اند و در کلاس اول هیچ آشنایی رسمی با کتابخوانی نداشته اند، در یادگیری خواندن بسیار موفق‌تر بودند در مقایسه با گروهی که آموزش رسمی را در قالب سنتی دریافت کرده بودند،. مطالعاتی که درباره تاخیر در خواندن انجام شده، نشان می‌دهد کودکانی که به طور زودرس با فنون خواندن آشنا شده اند، نسبت به آن خصومت پیدا می‌کنند، اعتماد به نفس خودشان را از دست می‌دهند، و بیشتر انتظار می‌رود شکست بخورند تا این که موفق شوند. وقتی کودکی برای خواندن آماده است، پیشرفت سریعی می‌تواند انجام دهد وقتی به یکی از روش‌های متنوع آموزش داده شود. مطالعات بی‌شمار نشان می‌دهد که معلم در مقایسه با مواد آموزشی، عامل مهمتری در تعیین موفقیت یا شکست کودک در یادگیری خواندن است. کودک ممکن است در هر زمانی بین سنین 4 الی 8 آماده‌ی خواندن باشد. دختران بیشتر از پسران همسن خود در رشد زبانی بلوغ دارند، و زودتر خواندن را یاد می‌گیرند. از میان دانش‌آموزانی که به درمان گاههای گفتار درمانی ارجاع داده می‌شوند، درصد زیادی پسران هستند، کودکان از فرهنگ‌های اقلیت، و اعضای خانواده‌هایی با وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین‌تر.

 قبل از داشتن شواهدی مبنی بر آمادگی کودک برای خواندن، توفیق چندانی از شتاب زدگی به سوی برنامه‌ی خواندن از روی کتاب‌ها به دست نمی‌آید. بیشتر کودکانی که وارد کلاس اول می‌شوند، هنوز برای ادامه‌ی رشد، برای تطبیق با زندگی گروهی، و برای تجربه کردن موفقیت در قبول مسئولیت‌های کوچک مطابق با سطح بلوغشان نیاز به زمان دارند. آنها نیاز دارند تا علاقه خود به محیط را رشد دهند، تا مفاهیم را گسترش دهند، زبان شفاهی را موثرتر به کار ببرند، از دستوالعمل‌ها پیروی کنند، و میل یادگیری به خواندن را پرورش دهند.

 عوامل بسیاری بر آمادگی خواندن تاثیر می‌گذارند. معلم نمی‌تواند فرض کند دانش‌آموزی که پیشرفت رضایت بخشی در مراحل اولیه خواندن نداشته است احمق یا تنبل است؛ در عوض، معلم باید قبل از آموزش رسمی، معین کند آیا کودک برای خواندن در بعضی از جنبه‌ها آمادگی دارد یا نه، و دریابد ناتوانی در چه جنبه‌هایی وجود دارد، و برنامه‌ای را بر تصحیح نقص‌ها طراحی کند. (این کار در نظام آموزشی ایران به دلیل این که کودکان در هفت سالگی (پایان شش سالگی به کلاس اول می‌روند) به عهده‌ی دوره‌های آموزش پیش دبستانی است و تعویق آن به سال اول ابتدایی از روی ناچاری است) مدیران و معلمان مدارس ابتدایی مسئولیتی مهم‌تر از این ندارند که عواملی مؤثر بر آمادگی خواندن را بشناسند و برنامه‌ای از فعالیت‌ها برای پرورش توانایی‌هایی مورد نیاز برای شروع خواندن طراحی کنند. بندهای بعدی توجه شما را به بعضی از عوامل مهمی جلب می‌کند که باید ملاحظه شود.

الف- عوامل دیداری

بینایی نقش مهمی را در یادگیری خواندن ایفا می‌کند. از آنجا که خواندن شامل دریافت و تفسیر محرک دیداری است، لازم است کودکان قبل از این که بتوانند به راحتی و با لذت بخوانند، بینایی طبیعی داشته باشند. اگر کودک از حداقل دقت دیداری کافی بهره مند نباشند، یا با مشکلات دوبینی داشته باشد یا در دیدن کلمات به زحمت خواهد افتاد، یا به اندازه‌ی کافی احساس ناراحتی خواهد کرد‌ که مانع از هر فعالیتی شود که نیاز به بینایی نزدیک دارد. اگرچه کودکان ممکن است دارای بینایی طبیعی باشند، ضروری است که آنها توانایی تمیز دیداری به دست آورند. برای اهداف خواندن، کودک باید شباهت‌ها و تفاوت‌ها را در حروف و لغات یاد گرفته باشد. این مهارتی یادگرفتنی است (تمیز دیداری و معلم باید مطمئن شود که این مهارت قبل از آموزش رسمی از روی کتاب پرورش یافته باشد. پژوهشی که به تأثیر نقایص دیداری در موفقیت خواندن توجه دارد بی‌نتیجه مانده است؛ با این حال، معلم خوب، به خاطر اهمیتی که به کلیت کودک می‌دهد، به جستجوی نشانه‌هایی ادامه می‌دهد که بر نقایص دیداری دلالت می‌کند. کودکی که باید اشیا را خیلی دور یا خیلی نزدیک نگه دارد، کودکی که مجبور است به سوی تخته برود تا ببیند چه چیزی نوشته شده است، کودکی که همیشه در جریان بازی نمی تواند توپ را بگیرد و آن از دست می‌دهد، کودکی دست خطش منظم نیست، از سوی معلم شناسایی مورد توجه قرار خواهد گرفت و وقتی شواهد وجود داشته باشند، کودک را به متخصصی برای آزمایش و اصلاح مشکل ارجاع می‌دهد. (این تلاش‌ها را باید به دوران آمادگی یا پیش دبستانی سپرد به طوری که وقتی کودک به کلاس اول پا می‌گذارد به خاطر کشمکش با این نوع مشکلات از همسالان خود عقب نماند)

 ابزارهای ارتو _ ردر[10] یا تلبینوکولار[11] می‌تواند همراه با کمی آموزش توسط معلمان، جهت ارزیابی آمادگی دیداری شاگردان استفاده شود. آزمون‌هایی نظیر آزمون توسعه‌ی ادارک دیداری مارینا فروستیگ[12]، می‌تواند توسط پزشک درمانگاه برای سنجش آمادگی ادارکی کودکان استفاده شود.

 ب – عوامل شنیداری

 دقت شنوایی، عاملی حیاتی برای آمادگی خواندن است. تخمین زده شده است که سه میلیون دانش‌آموز مدرسه، نقص شنوایی دارند. نقص شنوایی وقتی مانع تمیز شنیداری میان صداها می‌شود، ممکن است باعث کندی/ عقب ماندگی رشد سخن/ گفتار شود. عدم توانایی در شنیدن شباهت‌ها و تفاوت‌های میان صداها، رابطه‌ی تنگاتنگی با شکست در یادگیری خواندن دارد. دانش‌آموزی که دارای شنوایی طبیعی است ممکن است قادر به تمیز شنیداری باشد یا نباشد. معلم باید قوت و ضعف هر دانش‌آموز را در شنیدن تفاوت‌های میان صداها ارزیابی کند، و قبل از آموزش رسمی خواندن، باید برای دانش‌آموزانی که این کمبود را دارند، برنامه‌ای آموزشی را برای پرورش این مهارت طراحی کند. قابل‌اعتمادترین ابزار برای تعیین نقائص شنوائی، شنوایی‌سنج است. (نگاه کنید به بخش «گوش کردن»).

پ- بلوغ ذهنی

تنها شمار اندکی از کودکان بلوغ ذهنی کافی برای بهره‌مندی از برنامه‌ی رسمی آموزش خواندن ندارند. محدوده‎ی[13] حافظه، دایره‌ی کلمات گفتاری، دانش روابط فضایی/مکانی، توانایی دیدن شباهت‌ها و تفاوت‌ها در اشیا و کلمات، و محدوده‎ی توجه، رابطه‌ی تنگاتنگی با بلوغ ذهنی دارد. اگر کودکان در هر یک از این توانایی‌ها کمبودی داشته باشند، تلاش آگاهانه‌ای باید انجام شود که به پرورش آنها‌ در حداکثر ظرفیتشان کمک کند ، قبل از اینکه برنامه رسمی آموزش خواندن به کودکان معرفی شود. شواهد پژوهشی در خصوص کمترین سن ذهنی برای شروع آموزش رسمی خواندن بی‌نتیجه مانده است؛ هرچند، بعضی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کودک باید حداقل شش سال و نیم سن ذهنی داشته باشد.

ت- بلوغ شناختی

 عملیات شناختی موجود برای یادگیرنده تعیین کننده‌ی آمادگی و رویکردهای اولیه برای تدریس رسمی خواندن است. برای مثال، ادراکات بر حسب تصویر، شناخت معکوس، و مکالماتی که در رویکرد آوایی جداگانه مورد نیاز است، برای یادگیرنده پیش عملیاتی قابل دسترس نیست. (خواننده را به بخش «رشد عقلانی» در فصل سوم ارجاع می‌دهیم)

ث- عوامل اجتماعی و هیجانی[14]

 بعضی از کودکان به اندازه کافی به لحاظ اجتماعی و احساسی برای موفقیت در خواندن تطبیق ندارند. کودکی که شاد نیست، کودکی که در یادگیری زندگی گروهی مشکل دارد، و فاقد اعتماد به نفس است، برای یادگیری خواندن دشواری دارد. این کودکان باید شناسایی شوند و به آنها کمک شود تا به شادی با زندگی مدرسه تطبیق پیدا کنند تا بتوانند پیشرفت رضایت بخشی در خواندن به دست آورند.

ج- پیشینه‌ی تجربی

بعضی از کودکان بسیار سفر کرده‌اند و آموزش دیده‌اند که دقیق مشاهده کنند، در حالی که دیگران هرگز خارج از محدود زندگی خود بیرون نرفته‌اند؛ بعضی از کودکان شش ساله پیش‌دبستان/ مهدکودک رفته اند، در حالی که بقیه نرفته اند؛ بعضی از خانه‌هایی هستند که به وفور کتاب‌های کودکان و مجلات دارند، در حالی که بقیه از خانه‌هایی هستند که در آن مواد خواندنی خیلی کمی یافت می‌شود. حتی ممکن است مواد خواندنی موجود کاملا با تجربه‌ی بعضی از کودکان بیگانه باشد. بعضی از پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که هیچ عاملی در ارتباط با خواندن مؤثرتر از پیشینه‌ی تجربی در درک دانش‌آموز نیست. این مسئولیت معلم است که دانش‌آموزانی را شناسایی کند که پیشینه‌ی تجربی محدودی دارند، و تجربه‌های را فراهم کند که خواندن برای آنها معنادار کند.

موقعیت

 برای نیم ساعت، برنامه‌ی آموزشی تلویزیونی کودکان را تماشا کنید (مثلا، خیابان سه سام[15]، اقای راجرز[16]، یا اداره برق[17]). تجربه‌ها آمادگی زبانی یا فعالیت‌های مشاهد شده‌ی خود را فهرست کنید.

چ- روانی زبان

لازم است کودک در استفاده از زبان شفاهی روانی[18] را به دست آورده باشد. رشد زبان و سخن/ گفتار، اساس موفقیت در یادگیری خواندن هستند، زیرا خواندن مستلزم استنتاج مفاهیم و معانی برای نمادهای چاپ شده از طریق تجربه‌های قبلی کودک است. کودکانی که توسعه‌ی زبانی ناکافی دارند _ ناتوانی در برقراری ارتباط، واژگان محدود، و تلفظ ضعیف _ دریادگیری خواندن با مشکل روبرو می‌شوند؛ کودکانی که توسعه‌ی زبانی پیشرفته دارند، در یادگیری خواندن موفقیت را تجربه می‌کنند. معلم باید توسعه‌ی زبانی هر کودک را ارزیابی کند و برای آن دسته از دانش‌آموزانی که روانی زبانی محدودی دارند فرصت‌هایی را فراهم کند تا مهارت‌های لازم را قبل از آموزش رسمی خواندن کسب کنند.

آزمون‌های آمادگی خواندن

معلم با کمک آزمون‌های هوش، آزمون‌های آمادگی خواندن و مشاهده‌ی نظام‌مند، می‌تواند تعیین کند که دانش‌آموزان چه وقت از لحاظ فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی به اندازه‌ی کافی برای شروع خواندن بالغ شده‌اند. بعضی از آزمون‌های آمادگی خواندن که به طور وسیعی برای این هدف به کار می‌رود عبارت‌اند از:

  • آزمون آمادگی خواندن مدرسه آمریکایی و آزمون آمادگی خواندن لی _ کلارک[19]
  • آزمونهای مهارت‌های آمادگی گیتز _ مک جینیت[20]
  • نمودارهای آمادگی خواندن هریسون _ استراود[21]
  • آزمون آمادگی فرمانداری و تحلیل آمادگی خواندن مارفی _ دارل[22]
  • آزمون آمادگی که همراه با مجموعه خواندنی‌های پایه‌ است.

اگرچه معلمان می‌خواهند یکی از این آزمون‌ها را برای بررسی قضاوت‌هایشان به کار برند، باید خاطر نشان کنیم که آزمون‌های آمادگی نمی‌تواند و نباید جایگزین مشاهده‌ی دقیق معلم شود. بسیاری از کودکان، به خاطر عواملی حاکم بر موقعیت آزمون، و نه به خاطر توانایی خواندن شان، آزمون‌های آمادگی را به خوبی انجام نمی‌دهند. کودک شش ساله ای که مواد درسی پایه‌ی دوم را قبل از ورود به مدرسه به راحتی می‌خواند، تقریبا در آزمون آمادگی مردود شد، چون در پیروی از دستورالعمل‌ها گیج شده بود. خواننده توانای دیگری به خاطر‌ هماهنگی فیزیکی ناشیانه[23] در آزمون ضعیف عمل کرد.

موقعیت:

برنامه‌ی آمادگی خواندن را بررسی کنید. اهداف آموزشی آن چیست؟ چه مهارت‌هایی تاکید می‌شود؟

کاربرد فهرست مشاهده ای

بسیاری از مدارس چک لیست‌هایی را مهیا می‌کنند که توسط معلمان مهد کودک، معلمان پیش دبستان، و پایه‌ی اول در انجام مشاهدات نظام مند در رابطه با عوامل گوناگون آمادگی به کار می‌رود. جدول زیر نمونه‌ای از این نوع ابزار است.

عوامل
عوامل فیزیولوژیک
1_ آیا شواهدی بر شرایط بدنی خوب، تغذیه خوب و عادات بهداشتی خوب در دسترس هست؟
 2_ آیا شواهدی بر بینایی طبیعی وجود دارد؟
3_ وقتی کودک در بازی‌ها شرکت می‌کند، آیا هماهنگی بدنی عمومی خوبی دارد؟
4_ آیا کودک مقدار طبیعی انرژی را داراست؟
5_ آیا شنوایی کودک به نظر طبیعی می‌آید؟
6_ آیا وقتی با کودک صحبت می‌شود، سریع پاسخ می‌دهد؟
عوامل روان شناسی
1_ آیا دایره واژگان کودک وسیع است؟
2_ آیا کودک می‌تواند یک تجربه شخصی را به توالی منطقی مربوط کند؟
3_ آیا کودک می‌تواند با کمک حافظه سخن قافیه‌دار یا شعری را تکرار کند؟
4_ آیا کودک می‌تواند با دقت به داستان گوش دهد؟
5_ آیا کودک می‌تواند به دستورالعمل‌ها گوش دهد و آنها را به درستی اجرا کند؟
6_ آیا کودک می‌تواند متوجه شباهت‌ها و تفاوت‌های اشیا، اشکال و رنگ‌ها شود؟
7_ آیا می‌تواند شباهتها و تفاوت‌ها در صداهای لغات را بشنود؟
8_ آیا کودک از بازه‌ی طبیعی توجه برخوردار است؟
9_ آیا کودک نسبت به کتاب‌ها، اشیا، و مکان‌ها کنجکاوی دارد؟
10_ آیا کودک می‌خواهد خواندن را یاد بگیرد؟
عوامل اجتماعی و عاطفی
1_ آیا کودک وارد فعالیت‌های گروهی می‌شود؟
2_ آیا کودک به آسانی رابطه‌ی دوستی برقرار می‌کند؟
3_ آیا کودک مسئولیت‌ها را به‌خوبی به عهده می‌گیرد؟
4_ آیا کودک از عاری از عصبی بودن، نگرانی، و ترس‌های بیش از حد است؟
5_ آیا کودک می‌تواند به طور مستقل بدون گرفتن کمک زیاد از معلمش کار کند؟
6_ آیا کودک می‌تواند تا پایان تکلیف روی آن بماند؟
7_ آیا می‌تواند ناکامی را بدون نمایش عواطف ناروا بپذیرد؟
پیشینه‌ی تجربی
1_ آیا کودک از پارک، باغ وحش دیدن کرده است؟
2_ آیا کودک تجربه‌هایی را داشته که درباره شان خوانده باشد؟
3_ آیا در خانه، کتاب و مجله کودکان وجود دارد؟
4_ آیا کودک به مهد کودک رفته است؟
5_ آیا والدین استقلال و نوآوری را تشویق می‌کنند؟
6_ آیا کودک تجربه‌ی سوار شدن به اتومبیل، قطار، اتوبوس و هواپیما را داشته است؟
7_ آیا کودک فیلم‌های بسیاری دیده است؟
8_ آیا در خانه تلویزیون یا رادیو وجود دارد؟

[1] readiness

[2] Psychomotor

[3]Taxonomy of Educational Objectives

[4] dyslexia

[5] Learning disabilities

[6] Wepman Auditory Discrimination Test

[7] phonemes

[8] Goldman-Fristoe Test of Articulation; Templin-Darby Tests of Articulation

[9] نوشتن خط شکسته تا سازش بیشتر در رشد هماهنگی، به تأخیر‌ می‌افتد.

[10] Ortho-Rather

[11] Telebinocular

[12] Marianne Frostig’s Developmental Test of Visual Perception

[13] span

[14] emotional

[15] Sesame Street

[16] Mister Rogers

[17] Electric company

[18] facility

[19]‌ Lee-Clark Reading Readiness Test (California Test Bureau)

[20]‌ Gates-MacGinite Readiness Skills Test (Teacher College Press)

[21]‌ Harrison-Stroud Reading‌ Readiness Profiles (Houghton Mifflin Company)

[22]‌ Metropolitan Readiness Test And Murphy-Durrell Reading Readiness Analysis (Harcourt Brace Jovanovich, Inc)

[23]‌ Clumsy physical coordination

دسته‌بندی زبان‌آموزی خردسالان
اشتراک گذاری
Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت